اولین مروارید دخملی من
سلام دخمل ناز مامان
آنیسا جونم چند روزی هست که خیلی بی قراری می کنی و غذا نمیخوری و شبا از خواب میپری و همش گریه میکنی و به طور کلی اخلاقت مثل قبل نیست و یه خورده بد اخلاقی می کنی, من دنبال علتش می گشتم که مامان جون یهو دید که بله مرواریدهای عسلم دارن بیرون میان و من کلی ذوق کردم.امیدوارم که این مرواریدهای قشنگت بدون درد در بیاد و دخترم به روال قبل برگرده .دوستت دارم نفسم
سلام سلام صد تا سلام من اومدم با دندونام
میخوام نشونتون بدم صاحب مرواریدا منم
یواش یواش و بی صدا شدم جزء کباب خورا
مورخه (17/07/91) سر و كله اولين دندون دخترمون پيدا شد به همین مناسبت روز جمعه ٢٠/٠٧/٩١ آش دندونی درست کردیم . خیلی هم خوشمزه بود .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی