بهترين هديه زندگيم
سلام جيگر مامان خوبي قربونت برم
آنيساي مامان وقتی تکونهات رو حس میکنم غرق شادی میشم و امید به زندگیم چند برابر میشه. هم دوست دارم زودتر بیای تو بغل مامانی و هم دوست دارم همیشه تو دلم بمونی و تکون بخوری . من اینقدر برای دیدنت و بغل کردنت خوشحالم که اصلا به درد زایمان و مشکلاتش فکر نمیکنم و همه اش پیش خودم میگم هر چقدر هم که درد داشته باشه ولی وقتی کوچولوی نازم قراره بیاد پیشمون در مقابلش هیچه و ارزش داره .
ماماني امروز دقیقا تو هفته 32 هستی تکونهات محکمتر شده . روز و شب داري تکون میخوری و صبحها که بیدار میشم بيام سر كار تکونهات شروع میشه و تو هم از خواب بيدار ميشي قربونت برم من .
دیگه چیزی نمونده مامانی ، فقط 6 هفته دیگه میای پیش من و بابایی . بابای مهربونت هم که همه جوره هوای منو داره. وقتی که دست روی شکمم میگذاره و تکونهات رو حس میکنه قیافه اش دیدنیه . كلي قربون صدقت ميره .
راستي دختر گلم ماماني حسابي چاقالو شده ههههههههه
خوب عسل مامان حسابی مواظب خودت باش و هر چقدر دلت خواست مامان رو لگدمال کن که من لذت میبرم. بوس بوس بوس