مسافر کوچولوی مامان جون و بابا جون
سلام قند عسلم ، سلام دختر گلم خوبی نازنینم نمیدونی چقدر دلم برای دیدنت پر میزنه همش روز شماری میکنم این دو ماه هم تموم بشه و روی ماهتو ببینم مامانی قربونت بره دیگه اومدیم تو ماه هفتم بارداری توکل بخدا دو ماه و نیم دیگه میای پیش من و بابایی و در کنار هم زندگی میکنم البته دلم برای این روزها هم خيلي تنگ میشه که تو دلم هستی و خیلی خیلی به هم نزدیکیم اما هر چیز پایانی داره و دوران بارداری من هم دیگه ماه های آخرشه و دخملی ما میاد پیشمون مسافر کوچولوی ما الهی من فدات بشم شیطون بلا دیگه شکر خدا روز به روز بزرگتر میشی این رو از تکونها و لگد های که میزنی متوجه میشم نمیدونی چقدر خوشحال میشم موقعی که لگد میزنی قربون اون دست و پاي كوچ...
نویسنده :
مامانی
8:26